۱۳ هزار سلاح هستهای در اختیار کدام بازیگران است؟
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۰۱۶۲۰
در حالی که قدرتهای بزرگ همواره بر خلع سلاح هستهای تاکید میورزند که خود هر روزه بر زرادخانههای هستهای خود می افزایند تا جایی که ۱۳ هزار سلاح اتمی تنها در اختیار ۹ بازیگر است.
به گزارش مشرق، از همان روزهای آغازین جنگ روسیه و اوکراین، بسیاری از مقامات و تحلیلگران سیاسی خطر جنگ هستهای را محتمل میدانستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حال این پرسش به ذهن میرسد که کدام بازیگران و هر کدام چه تعداد سلاح هستهای در اختیار دارند؟
۱. روسیه: بین ۵۹۷۷ تا ۶۲۵۷ سلاح هستهای
تخمینها از شمار سلاحهای هستهای روسیه متفاوت است اما بسیاری بر این باورند که مسکو بزرگترین زرادخانه هستهای جهان را در اختیار دارد ولی این کشور هرگز از سلاح هستهای در حمله به جایی استفاده نکرده است تنها در سال ۱۹۴۹ (۱۳۲۷) اولین بمب اتمش را در مناطق دورافتاده قزاقستان آزمایش کرد.
طبق اعلام «مؤسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم» (سیپری)، تا ژانویه ۲۰۲۱ (دی ۱۳۹۹) روسیه از ۶۲۵۵ سلاح اتمی برخوردار بود. سایر سازمانهای نظارت بر گسترش سلاح اتمی مجموع این تعداد را بین ۵۹۷۷ تا ۶۲۵۷ اعلام کردهاند.
بر پایه برخی برآوردها، رقم کنونی کلاهک اتمی این کشور نیز به ۱۷۶۰ عدد میرسد. روسیه و ایالات متحده پیمان جدید کاهش سلاحهای راهبردی (نیو استارت) را امضا کردهاند؛ پیمانی که برای مهار تسلیحات کشورها است و از ۵ فوریه ۲۰۱۱ (۱۶ بهمن ۸۹) به اجرا گذاشته شد. طبق این پیمان، هیچ کشوری نمیتواند بیش از ۱۵۵۰ کلاهک و بمب هستهای راهبردی مستقر کند.
۲. آمریکا: ۵۵۰۰ سلاح هستهای
ایالات متحده حدود ۵۵۰۰ سلاح هستهای در اختیار دارد که ۱۸۰۰ عدد آنها «مستقر شدهاند» یعنی روی موشک یا در پایگاههایی دارای نیروی عملیاتی قرار دارند. آمریکا معمار اولین انفجار بمب هستهای در تاریخ بود و با پروژه منهتن، بار آغاز عصر هستهای را به دوش کشید.
تا امروز، ایالات متحده تنها کشوری است که از سلاح اتمی در جنگ استفاده کرده است. روز ۶ اوت ۱۹۴۵ یک بمب اورانیومی در هیروشیمای ژاپن فرود آمد که طبق برآوردها، ۱۴۰ هزار کشته بر جا گذاشت. این کشور بمب دوم را سه روز بعد در ناکازاکی انداخت که ۷۴ هزار کشته دیگر در پی داشت.
۳. چین: ۳۵۰ سلاح هستهای
پس از ایالات متحده و روسیه، تعداد سلاحهای هستهای کشورهای این فهرست کاهش قابلملاحظهای دارد. چین سومین کشور این فهرست است که ۳۵۰ سلاح یعنی کمتر از یکدهم کل سلاحهای ایالات متحده را دارد. این کشور اولین بار در دوران جنگ سرد سلاح هستهای ساخت و با افزودن ۳۰ سلاح دیگر از سال ۲۰۲۰ به اینسو، قرار است همچنان زرادخانه اتمیاش را گسترش دهد که باعث هراس آمریکا شده است.
چندی پیش پایگاه شبکه خبری انگلیسی «بی بی سی» در گزارشی به بررسی توان نظامی چین و نیز همسنجی جنگ افزارها، کلاهکهای هستهای و نیروهای مسلح این کشور با آمریکا در آینده پرداخت و نوشت: «شی جین پینگ» رئیسجمهوری چین نیز به نیروهای مسلح این کشور دستور مدرنیزه شدن تا سال ۲۰۳۵ را دادهاست. به گفته وی، چین تا سال ۲۰۴۹ به یک قدرت نظامی در سطح جهانی تبدیل خواهد شد که قادر است بجنگد و پیروز شود.
به نوشته پایگاه مزبور، وزارت دفاع آمریکا در ماه نوامبر پیش بینی کرد که چین تا پایان دهه جاری ذخایر هستهای خود را به چهار برابر افزایش میدهد و پکن احتمالاً قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ دست کم ۱۰۰۰ کلاهک داشته باشد؛ موضوعی که با واکنش رسانههای دولتی چین مواجه شد و این ادعا را گمانه زنی مغرضانه دانستند و تاکید کردند که توان هستهای چین در پایینترین سطح نگه داشته میشود.
با وجود این، کارشناسان «مؤسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم» که به طور متداول ارزیابیهای سالانه ذخایر جهانی در زمینه هستهای را منتشر میکنند، بر این باورند که پکن طی سالهای اخیر تعداد کلاهکهای خود را افزایش داده است.
چین هنوز هم یک راه طولانی تا رسیدن به توان هستهای آمریکا با ۵ هزار و ۵۵۰ کلاهک دارد اما قدرت هستهای چین، پکن را به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات علیه برتری نظامی غرب مطرح کرده است.
۴. فرانسه: ۲۹۰ سلاح هستهای
فرانسه با ۲۹۰ سلاح هستهای از لحاظ میزان ذخیره سلاحهای اتمی در مقام چهارم است و بیشترین ذخیره را بین کشورهای غرب اروپا دارد. بیشتر این سلاحها بر زیردریایی و باقیمانده بر موشکهای کروز زمین به هوا سوار است.
این کشور اولین بار در سال ۱۹۶۰ توان حمله اتمیاش را آزمایش کرد. فرانسه ادعا میکند همچنان به سیاست «قابلیت سختگیرانه» پایبند است و از لحاظ راهبردی، تعداد زرادخانههای هستهای خود را در «پایینترین حد ممکن» نگه میدارد.
۵. انگلیس: ۲۲۵ سلاح هستهای
انگلیس حدود ۲۲۵ سلاح اتمی در اختیار دارد و برنامه تسلیحات اتمی خود را در دوره جنگ دوم جهانی آغاز کرد. سلاحهای این کشور در دریا مستقر و بر موشکهای بالیستیک زیردریایی ترایدنت سوار است. این موشکها از ایالات متحده خریداری شدهاند.
ترایدنت در اختیار نیروی دریایی سلطنتی است و چهار زیردریایی مستقر در پایگاه اچامانبی کلاید در اسکاتلند را شامل میشود. این کشور تا امروز ۴۵ آزمایش سلاح هستهای انجام داده است که آخرین آنها به سال ۱۹۹۱ (۱۳۷۰) برمی گردد.
۶. پاکستان: ۱۶۵ سلاح هستهای
پاکستان تا سال ۲۰۲۱، دارای ۱۶۵ سلاح هستهای بود و قصد دارد بر این تعداد بیافزاید. روابط پرتنش این کشور با هند شدیداً بر میزان تولید سلاح اتمیاش اثرگذار است.
پاکستان اولین بار در سال ۱۹۹۸ (۱۳۷۷) آزمایش سلاح هستهای را آغاز کرد و مدعی شد بهدلیل نگرانی از امنیت ملی دست به این کار زده است.
۷. هند: ۱۵۶ سلاح هستهای
هند با داشتن ۱۵۶ سلاح هستهای، سالها است که با پاکستان رقابت تسلیحاتی دارد. البته تنشهای اخیر در روابط هند با چین وضعیت تولید سلاح هستهای این کشور را پیچیدهتر کرد.
بنابراین پاکستان هرگونه اقدام هند برای مدرنسازی سلاحهای هستهایاش را به چشم تهدید میبیند که به این رقابت تسلیحاتی هستهای دامن میزند.
۸. رژیم صهیونیستی: ۹۰ سلاح هستهای
تصور بر این است که رژیم صهیونیستی ۹۰ سلاح هستهای در اختیار دارد، گرچه هرگز وجود برنامه هستهای آن به تأیید مقامهای رسمی نرسیده است. برخی نیز شمار کلاهکهای اتمی این رژیم را بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ عدد ارزیابی میکنند.
گفته میشود این رژیم از دهه ۱۹۶۰ سلاح هستهای دارد اما برخلاف سایر کشورهای این فهرست، هرگز توان هستهای خود را با آزمایش اتمی به نمایش نگذاشت.
ضمن اینکه به عضویت ان پی تی درنیامده، پروتکل الحاقی را نپذیرفته و به بازرسان آژانس نیز اجازه بازدید از تأسیسات هستهای خود را نمیدهد اما در عین حال حمایت قدرتهای بزرگ غربی را با خود دارد.
۹. کره شمالی: ۵۰ سلاح هستهای
گمان میرود کره شمالی با ۵۰ سلاح، کمترین شمار سلاحهای هستهای را در این فهرست داشته باشد. پیونگ یانگ در سال ۲۰۱۸ پذیرفت آزمایش موشکهای هستهای و دوربرد را به تعویق بیاندازد اما از سال ۲۰۲۰، آزمایش موشکهای دوربرد را از سر گرفت.
کره شمالی در دوران رهبری «کیم جونگ اون» بارها به منظور تهدید ژاپن به عنوان متحد آمریکا دست به آزمایش موشکی زده و نگرانیهایی در مورد اقدام به حمله برانگیخت. کیم وعده داده است ارتش و زرادخانه هستهای کشورش را گسترش دهد.
کره شمالی در سال ۲۰۱۷، بزرگترین آزمایش هستهای تاریخ خود با قدرت تخمینی ۱۰۰ تا ۳۷۰ کیلوتن را انجام داد که از نگاه کارشناسان نظامی و هستهای، قدرت تخریبی آن معادل قدرت بمبی بود که آمریکا بر سر مردم هیروشیما انداخت.
با این حال آمریکا طی سالها تلاش کرده تا سرعت افزایش تسلیحات کره شمالی را محدود کند.
با این حال تلاشهای جورج دبلیو بوش، باراک اوباما، دونالد ترامپ و جو بایدن در این زمینه بی نتیجه مانده و پیونگ یانگ بی اعتماد به غرب همچنان به تقویت زرادخانه خود ادامه میدهد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت فرانسه روسیه تاسیسات هسته ای هیروشیما بمب هسته ای خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سلاح هسته ای در اختیار سلاح های هسته ای هسته ای خود ایالات متحده هسته ای سلاح اتمی کره شمالی سلاح ها موشک ها تا سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۰۱۶۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو : مرد شماره دو روسیه از ولادیمیر پوتین هم ترسناک تر است/ نیکلای پاتروشف استفاده از سلاح هسته ای را تبلیغ می کند
به گزارش جماران، «هنگامی که ابر آتشفشان یلوستون فوران می کند، تمام زندگی در قاره آمریکای شمالی را از بین می برد. سیبری به یکی از امن ترین مکان های روی زمین تبدیل خواهد شد - که دلیل دیگری است که "نخبگان آنگلوساکسون" می خواهند این منطقه را از روسیه بگیرند.»
این جملات را نیکلای پاتروشف، دومین مرد قدرتمند مسکو بر زبان رانده است. پاتروشف که در حال حاضر رئیس شورای امنیت روسیه است، از زمان خدمت این دو نفر در KGB در لنینگراد در دهه 1970، همکار ولادیمیر پوتین بوده و اکنون مشاور ارشد و معتمد رئیس جمهور است.
پاتروشف به عنوان یک ژنرال ارتش و مدیر سابق FSB - آژانس جانشین KGB اتحاد جماهیر شوروی - فرمانروای دیگر سرویسهای مخفی این کشور نیز محسوب می شود . در میان اعضای کرملین، به نظر می رسد که او به تنهایی دارای مجوز برای صحبت به جای پوتین در مورد موضوعات استراتژیک، از جمله سلاح های هسته ای، جنگ در اوکراین، دیدگاه روسیه نسبت به ایالات متحده، اروپا و ناتو است.
به دنبال رهبری پوتین، بسیاری از بوروکراتهای ارشد روسی در تولید تئوریهای توطئه هیولایی با یکدیگر رقابت میکنند. با این حال، حتی در این جمعیت متلاشی شده، پاتروشف به دلیل هولناکی و شدت خصومت ضد غرب - و به ویژه ضد ایالات متحده – از دیگران در رتبه بالاتری قرار دارد.
هذیان گویی های او باعث یادآوری این حقیقت می شود که اگر پوتین فردا قدرت را از دست بدهد، جانشینان بالقوه او می توانند جنگ طلب تر و توسعه طلب تر باشند، نه کمتر. آمریکاییها باید نگران این باشند که چقدر دیدگاه پاتروشف تقویت کننده دیدگاه رئیس او است که در راس قدرت در کرملین نشسته است. نکته دیگری که ایالات متحده باید نگران آن باشد این است که چگونه خشم آمیخته به توهم او رویکردهای جنگ جویانه او که در مصاحبههای طولانی با روزنامههای پرتیراژ روسیه به خط حزب تبدیل میشود، در ذهن میلیون ها روس جا خوش می کند.
به نظر رئیس شورای امنیت، محاصره روسیه توسط غرب در قرن بیستم هیچ ارتباطی با کمونیسم و جنگ سرد نداشت. در واقع، سقوط اتحاد جماهیر شوروی قدرتمند، این کشور را به هدف نرمتری برای توطئهگران غربی تبدیل کرد و ایالات متحده تلاش کرد تا با استفاده از این فرصت، روسیه را وادار به کنار گذاشتن «حاکمیت، آگاهی ملی، فرهنگ و یک سیاست داخلی و خارجی مستقل کند». اهداف نهایی این توطئه، تجزیه روسیه، حذف زبان روسی، حذف این کشور از نقشه ژئوپلیتیکی، و محدود کردن آن به مرزهای دوک نشین مسکووی، قلمرو کوچک قرون وسطایی است.
در دنیای پاتروشف، ایالات متحده ویروسهای جدیدی را در آزمایشگاههای تسلیحات بیولوژیکی اختراع میکند تا مردم «ایالتهای قابل اعتراض» را نابود کند، و ویروس کووید-19 می تواند توسط پنتاگون با کمک چندین شرکت دارویی فراملیتی ایجاد شده باشد.
بزرگترین داستان فعلی او ماجرای اوکراین است، تقابلی که ظاهراً «در واشنگتن مهندسی شده است».
براساس ایده او، در سال 2014، ایالات متحده انقلاب میدان را در کی یف طراحی کرد که در حقیقت یک کودتا بود تا رئیس جمهور طرفدار مسکو را بیرون رانده و سعی کند اوکراینی ها را با تنفر از هرچیزی که مربوط به روسیه است همدم کند. به گفته او امروز، اوکراین چیزی بیش از یک میدان آزمایش برای تسلیحات قدیمی ایالات متحده و همچنین مکانی نیست که غرب ترجیح می دهد از منابع طبیعی آن بی رحمانه بهره برداری کند در حالی که خبری از جمعیت بومی در آن نیست. پاتروشف ادعا می کند که حفظ اوکراین به عنوان یک کشور مستقل در برنامه های آمریکا نیست.
این تصویری از جهان است که پاتروشف به پوتین ارائه می کند. نیکلای پتروف، جامعه شناس سیاسی برجسته روسی، استدلال می کند که این مشاور "چارچوبی" برای دیدگاه رئیس جمهور روسیه فراهم می کند.
پاتروشف در ماه مه گذشته گفت که سرویس های ویژه غربی تروریست ها و خرابکاران را برای "ارتکاب جنایت در خاک کشورمان" آموزش می دهند. غیرنظامیان روسیه به دلیل این دیدگاه آسیب دیده اند. هفتهها قبل از حمله تروریستهای داعش به یک سالن موسیقی در حومه مسکو در اواخر ماه گذشته، مقامات اطلاعاتی ایالات متحده به دولت روسیه در مورد تهدیدی برای محل برگزاری مراسم اطلاع رسانی کردند. پوتین هشدار ایالات متحده را رد کرد و آن را "باجخواهی آشکار" و "توطئه ای برای ترساندن و بی ثبات کردن جامعه ما" خواند.
در عرصه سیاست خارجی هم کار اصلی در سیاست گذاری را پاتروشف انجام می دهد و جایگاه سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه را به وظایف تشریفاتی و امضای معاهدات بی معنی تقلیل می دهد. همانطور که ماکسیم گلیکین، روزنامهنگار تبعیدی روسی اشاره کرده است، پاتروشف همان نقطه ای است که میدان و دیپلماسی به هم می رسند و این پیوند به طور اجتناب ناپذیری گسترش می یابد.
او برای دیدار با نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا و دانیل اورتگا، رئیس جمهور نیکاراگوئه، به آمریکای لاتین سفر کرده است. پاتروشف با رئیس جمهور کوبا، درباره «انقلاب های رنگی سازماندهی شده توسط آمریکا»، «فعالیت های مخرب» سازمان های غیردولتی، و اعزام نیروهای کوبایی به بلاروس «برای آموزش» بحث کرد.
پاتروشف بر روی سیاستهای تاریک تر پوتین نیز کار میکند. او احتمالاً در سال 2006 در مسمومیت الکساندر لیتویننکو، جدا شده از FSB در لندن دست داشت. پاتروشف همچنین مظنون به دخالت مستقیم در قتل یوگنی پریگوژین، فرمانده شورشی گروه مزدور واگنر در آگوست گذشته است. قتل قضایی مخالف برجسته رژیم، الکسی ناوالنی نیز بدون تأیید پاتروشف ممکن نبود. در واقع، همان طور که الکساندر رایکلین مقاله نویس روسی اپوزیسیون اشاره کرده است، تنها مقاماتی که می توانستند اجازه اعدام آهسته ناوالنی را صادر کنند، پوتین و پاتروشف بودند.
شاید جالبتر از همه، پاتروشف بر استراتژی هستهای روسیه تأثیر داشته باشد. در اکتبر 2009، او در مصاحبه ای با روزنامه ملی ایزوستیا اعلام کرد که سلاح های هسته ای روسیه فقط برای استفاده در یک جنگ "در مقیاس بزرگ" نیست. برخلاف محدودیتی که در نسخه 2000 دکترین نظامی روسیه بیان شد، پاتروشف پیشنهاد کرد که تسلیحات هستهای روسیه میتواند در یک درگیری منطقهای متعارف یا حتی محلی هم در آستانه استفاده شدن قرار بگیرد. او همچنین فکر میکرد که در یک «وضعیت بحرانی»، حمله پیشگیرانه علیه یک متجاوز «ممکن است منتفی نباشد». چهار ماه بعد، پوتین بازنگری در این دکترین را امضا کرد. همانطور که پاتروشف پیشنهاد کرده بود، برای روسیه برای دستیابی به بمبهای اتمی و موشکهای خود، دیگر لازم نیست درگیری «در مقیاس بزرگ» باشد. (تحریک پاتروشف برای حملات پیشگیرانه اتمی هنوز به متن دکترین تبدیل نشده است، اما باج گیری هسته ای صریح پوتین در دو سال گذشته نشان می دهد که پاتروشف ممکن است در نهایت به خواسته خود برسد.)
ایالات متحده در تلاش برای درک مقاصد روسیه، سعی کرده است پاتروشف را بهتر بشناسد. اولین تماس جیک سالیوان مشاور امنیت ملی با پاتروشف در 25 ژانویه 2021، پنج روز پس از تحلیف جو بایدن بود. سالیوان و پاتروشف علاوه بر ملاقات در ماه می همان سال، پنج بار دیگر تلفنی صحبت کردند. بر اساس گزارش نیویورک تایمز، پاتروشف پس از گفتگوی آنها در ماه نوامبر، در مورد راههای "بهبود فضای روابط روسیه و آمریکا" بحث کرده است. یک بیانیه مشترک نشان داد که سالیوان و پاتروشف درباره "افزایش اعتماد بین دو کشور" گفتگو کرده اند.
سیزده هفته بعد روسیه به اوکراین حمله کرد. پاتروشف یکی از تعداد انگشت شماری از مقاماتی که از طرح پوتین اطلاع داشتند و بنا بر گزارش ها نیروی محرکه آن هم بود.
از نظر پاتروشف، غرب کم کم در حال منقضی شدن است. او گفته است که تمدن اروپایی آینده ای ندارد. سیاست آن در "عمیق ترین انحطاط اخلاقی و فکری" است و به سمت "عمیق ترین بحران اقتصادی و سیاسی" پیش می رود. سقوط آمریکا نیز نزدیک است و براساس ایده پاتروشف آمریکا مانند لحاف چهل تکه ای است که دوخت های آن به راحتی قابل باز شدن هستند.
از این جهت و بسیاری دیگر، جهان بینی پاتروشف برای اکثر آمریکایی ها کاملاً بیگانه به نظر می رسد. آونگ تاریخ روسیه عموماً بین رژیمهای وحشیانه و جنگ طلب و حکومتهای خودکامه نرمتر و کمتر سرکوبگر که از رویارویی با غرب عقبنشینی میکنند، در نوسان بوده است. اما این الگو ممکن است برای آینده پس از پوتین صادق نباشد. پس از ربع قرن تحت حکومت پوتین، سرویسهای مخفی روسیه، که پایه و اساس رژیم او بود، تمام نهادهای دیگر را تنزل داده و قدرت را در انحصار خود درآوردهاند. پاتروشف که در ماه جولای 73 ساله می شود، یک سال از رئیس جمهور بزرگتر است. با این حال، اگر پاتروشف از برنامه های پوتین جان سالم به در ببرد، مطمئناً ارتش مخفی خود را برای کمک انتقال قدرت در روز موعود در اختیار دارد.